کد مطلب:28789
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:23
چرا ائمه با علم به سرنوشت به سوي آن مي رفتند؟
نخست بايد دانست كه لزوم علم پيامبر(ص) و امامان درباره آنچه به هدايت و سعادت مردم مربوط مي شود، مورد اتفاق همگان است. امّا در امور شخصي و سود و زيان مادي، اين گونه نيست كه به همه جزئيات علم داشته باشند؛ چنان كه در قرآن مجيد از زبان پيامبر(ص) مي خوانيم: {A{/Bقُلْ لا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعاً وَ لا ضَرًّا إِلاَّ ما شاءَ اَللَّهُ وَ لَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ اَلْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ اَلْخَيْرِ وَ ما مَسَّنِيَ اَلسُّوءُ إِنْ أَنَا إِلاَّ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ {w1-32w}{I7:188I}/}A}؛{M اي رسول، به مردم بگو كه من مالك نفع و ضرر خويش نيستم مگر آنچه خدا بر من خواسته و اگر من از غيب، جز آنچه به وحي مي دانم، آگاه بودم بر خير و نفع خود هميشه مي افزودم و هيچ گاه زيان و رنج نمي ديدم. من جز پيامبري هشداردهنده و بشارت دهنده براي مؤمنان نيستم M}»، {V(اعراف/188) V}. نكته دوم اين كه امامان و پيامبر(ص) آنچه را كه از علم غيب درخواست كنند، خداوند به آنان اعطا مي كند. در اصول كافي مي خوانيم: {Hان شاوؤا علمواH}؛ {Mاگر مي خواستند مي دانستندM}» آنان نيز غير از ان چه مناسب شأن امامت است، از خداوند درخواست نمي كردند. علاوه بر اين براي رسيدن به اهداف مقدس و حفظ نظام حكيمانه جهان، پذيرفتن خطر، كاري معقول و مشروع است و از پيشگامان تقوا، فضيلت و جهاد، انتظاري جز اين نمي رود كه حتي با داشتن علم به خطرات، وظيفه خود را انجام دهند. براي توضيح بيش تر مي توان گفت: برخي ادعا دارند كه ائمه(ع) از آنچه درباره آن ها پيش مي آيد اطلاعي ندارند؛ زيرا اگر مي دانستند اقدام نمي كردند؛ اين ادعا با اخبار صريحي كه از ائمه(ع) در اين خصوص وارد شده است، منافات دارد؛ زيرا اين دسته از اخبار مي گويد كه ائمه(ع) با يقين و علم اقدام كرده اند. امام صادق(ع) مي فرمايد: {Hاي امام لا يعلم ما يصيبه و الي ما يصير، فَليس ذلك بحجة للّه علي خلقه H}؛{M هر امامي كه نداند چه به سرش مي آيد (از خير و شر و بلا و عافيت) و به سوي چه مي رود (از مرگ و شهادت)، او حجت خدا بر خلقش نيست M}»، {V(اصول كافي، ج 1، كتاب الحجه، ص 383) V}. بنابراين، اگر با وجود چنين علمي به سوي مرگ مي شتافتند، به آن جهت بود كه مقدّرات خداوند اجرا شود. مقدراتي كه جهت ادامه كار پيامبر(ص) در خصوص پيشرفت دين الهي لازم بود انجام گيرد؛ چرا كه ائمه، منصوبين الهي بودند. نهريس كناس گويد: در حالي كه جمعي از اصحاب خدمت امام باقر(ع) بودند، شنيدم كه آن حضرت مي فرمود: من در شگفتم از مردمي كه از ما پيروي مي كنند و ما را پيشواي خود مي دانند و مي گويند اطاعت ما چون اطاعت رسول خدا(ص) واجب است، با وجود اين، دليل و حجت خود را مي شكنند و با ضعف قلبي كه از خود نشان مي دهند خود را مغلوب مي كنند و حق ما را كاهش مي دهند و بر كسي كه خدايش برهان حق معرفت و گردن نهادن به امر ما را عطا فرموده، خرده گيري مي كنند. آيا شما مي پذيريد كه خداي تبارك و تعالي اطاعت اوليائش را بر بندگانش واجب كند و سپس اخبار آسمان ها و زمين را از ايشان پوشيده دارد و اصول علوم را نسبت به سؤالاتي كه از ايشان مي شود و قوام دين ايشان است، از آن ها قطع كند؟ حمران عرض كرد: قربانت گردم! پس بفرماييد موضوع قيام علي بن ابي طالب(ع) و امام حسن(ع) و امام حسين(ع)، چگونه شد كه ايشان براي ياري دين خدا - عزّ ذكره - خروج و قيام كردند و چه بلاها از طغيانگران سركش ديدند و بالاخره هم برايشان غلبه كردند و امامان كشته و مغلوب شدند؟ امام باقر(ع) فرمود: اي حمران! خداي تبارك و تعالي آن مصيبت ها را براي ايشان مقدر فرموده و از مرحله قضا و امضاء حتم گذرانيده و در اختيار خود آن ها گذاشته بود و پس از آن كه خودِ آن ها، آن مصيبت ها را اختيار كردند، خدا هم آن را به مرحله اجرا گذاشت. پس علي و حسن و حسين(ع) با خبري كه قبلاً از پيغمبر(ص) شنيده بودند و مي دانستند، قيام كردند و هر كس از ما هم كه سكوت كند، سكوتش از روي علم و بصيرت است. اي حمران! اگر ايشان در زمان گرفتاري و غلبه طغيانگران از خداي عزّ و جل جداً بخواهند كه سلطنت طغيانگران را زايل كند و دولتشان را نابود سازد، خدا اجابت مي كند و آن گرفتاري را از آنان بر مي دارد و پس از آن، سرآمدن مدت طغيانگران و نابودي سلطنتشان، از پاره شدن و از هم پاشيدن يك گلوبند به رشته كشيده شده، زودتر انجام مي گيرد. اي حمران! بلاهايي كه به آن ها مي رسد، به واسطه گناهي كه از آن ها سر زده و يا براي عقوبت نافرماني خدا نمي باشد، بلكه در جات و كرامتي است كه خدا خواسته بدان نائل آيند. نسبت به ايشان گمان هاي ديگر مبر»، {V(اصول كافي، ج 1، ص 389 - 391، روايت چهارم؛ مرأة العقول، ج 3، ص 192) V}. براي مطالعه بيش تر ر.ك: 1. سيد عبدالحسين شيرازي، معارف السليماني 2. محمدحسين مظفر، علم امام.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.